معتاد کيست ؟

معتاد کسي است که زندگي اش را مواد مخدر کنترل کند

معتاد کسي است که از صبح به دنبال راه تهيه مواد مخدر و مصرف آن باشد .

معتادين کساني هستند که چنگال يک بيماري مزمن پيش رونده و کشنده به نام « اعتياد » گرفتارند . که انتهاي اين بيماري و مصرف آن زندان ، تيمارستان و مرگ است .

مصرف هر گونه مواد که فکر ، احساس ما را تغيير دهد مشکل ساز است چيزي که او را معتاد کرده است بيماري اعتياد است نه مقدار مواد مخدر يا نوع آن . چيزي در درون او باعث مي شود که نتواند به مجرد شروع مصرف هر گونه مواد آن را کنترل کنيد همين مسئله خاص او را وادار مي کند که از روي وسوسه و اجبار عمل کند .

معتاد کسي است که از روي اجبار عمل مي کند و براي تهيه مواد دست به هر کاري مي زند . بيماري اعتياد باعث جدايي معتاد از مردم ، اجتماع , خانواده و کلا محيط اطراف ما مي شو د

انکار يکي از شاخه هاي بيماري اعتياد است که باعث مي شود معتاد مصرف مواد را توجيه کند و معتاد بودن خود را انکار کند . براي انسان مصرف مواد مخدر اوايل حال خوبي دارد اما به مرور زمان براي ادامه مصرف و تهيه مواد مجبور به دروغ گويي مي شود . دزدي و جنايت و .... مي کند تا مواد مصرفي خود را به هر طريقي بدست آورد فرقي هم نمي کند به چه کسي با کساني خسارت مي زند براي او تهيه مواد مهم است و ديگر هيچ چيز و هيچ کس براي او اهميتي ندارد مدتي بعد او احساس مي کند که مواد مخدر ديگر حالش را بهتر نمي کند اما باز هم نمي تواند دست از مصرف آن بردارد اختيار مصرف مواد از دست او خارج مي شود و قدرت ترک کردن آن را هم ندارد چون قدرت مواد از قدرت او بيشتر بود . اوايل به صورت تفنني ، ماهي يکبار ، هفته اي يکبار و .... مصرف مي کند . اما زمان زيادي به طول نمي کشد که مصرف از حالت تفنني خارج و به صورت اجبار درمي آيد آن موقع است که ديگر کاري از دست او و اطرافيانش هم بر نمي آيد و حتي زندان هم کاري نمي تواند از پيش ببرد تا اينکه وي به صورت يک انسان کاملا ورشکسته در مي آيد .

معتاد يک ارباب دارد که جسم ، روح و فکر او را کنترل مي کند . اين ارباب از وي قوي تر است و زورش هم بيشتر . او اجازه سر پيچي از دستوراتش را ندارد . دستور و حکم مواد مخدر براي يک معتاد امري حياتي و واجب است . اربابي که وقت و نوع غذا خوردن ، چگونگي و وقت اعمال جنسي ، خواب و حتي دستشويي رفتن و را تعيين مي کند و کليه اعمال روزانه او را تحت کنترل خود ( مواد مخدر ) دارد .همچنين لحظه به لحظه زندگي او آشفته تر و خرابتر مي گردد .

معتاد کيست ؟

معتاد کسي است که زندگي اش را مواد مخدر کنترل کند

معتاد کسي است که از صبح به دنبال راه تهيه مواد مخدر و مصرف آن باشد .

معتادين کساني هستند که چنگال يک بيماري مزمن پيش رونده و کشنده به نام « اعتياد » گرفتارند . که انتهاي اين بيماري و مصرف آن زندان ، تيمارستان و مرگ است .

مصرف هر گونه مواد که فکر ، احساس ما را تغيير دهد مشکل ساز است چيزي که او را معتاد کرده است بيماري اعتياد است نه مقدار مواد مخدر يا نوع آن . چيزي در درون او باعث مي شود که نتواند به مجرد شروع مصرف هر گونه مواد آن را کنترل کنيد همين مسئله خاص او را وادار مي کند که از روي وسوسه و اجبار عمل کند .

معتاد کسي است که از روي اجبار عمل مي کند و براي تهيه مواد دست به هر کاري مي زند . بيماري اعتياد باعث جدايي معتاد از مردم ، اجتماع , خانواده و کلا محيط اطراف ما مي شو د

انکار يکي از شاخه هاي بيماري اعتياد است که باعث مي شود معتاد مصرف مواد را توجيه کند و معتاد بودن خود را انکار کند . براي انسان مصرف مواد مخدر اوايل حال خوبي دارد اما به مرور زمان براي ادامه مصرف و تهيه مواد مجبور به دروغ گويي مي شود . دزدي و جنايت و .... مي کند تا مواد مصرفي خود را به هر طريقي بدست آورد فرقي هم نمي کند به چه کسي با کساني خسارت مي زند براي او تهيه مواد مهم است و ديگر هيچ چيز و هيچ کس براي او اهميتي ندارد مدتي بعد او احساس مي کند که مواد مخدر ديگر حالش را بهتر نمي کند اما باز هم نمي تواند دست از مصرف آن بردارد اختيار مصرف مواد از دست او خارج مي شود و قدرت ترک کردن آن را هم ندارد چون قدرت مواد از قدرت او بيشتر بود . اوايل به صورت تفنني ، ماهي يکبار ، هفته اي يکبار و .... مصرف مي کند . اما زمان زيادي به طول نمي کشد که مصرف از حالت تفنني خارج و به صورت اجبار درمي آيد آن موقع است که ديگر کاري از دست او و اطرافيانش هم بر نمي آيد و حتي زندان هم کاري نمي تواند از پيش ببرد تا اينکه وي به صورت يک انسان کاملا ورشکسته در مي آيد .

معتاد يک ارباب دارد که جسم ، روح و فکر او را کنترل مي کند . اين ارباب از وي قوي تر است و زورش هم بيشتر . او اجازه سر پيچي از دستوراتش را ندارد . دستور و حکم مواد مخدر براي يک معتاد امري حياتي و واجب است . اربابي که وقت و نوع غذا خوردن ، چگونگي و وقت اعمال جنسي ، خواب و حتي دستشويي رفتن و را تعيين مي کند و کليه اعمال روزانه او را تحت کنترل خود ( مواد مخدر ) دارد .همچنين لحظه به لحظه زندگي او آشفته تر و خرابتر مي گردد .